?>
تاریخ انتشار : جمعه 24 شهریور 1402 - 15:00
کد خبر : 5640

دوستم را فرستادم سراغ همسرم که امتحانش کنم/پوریا طلاقم داد مرجان را گرفت

دوستم را فرستادم سراغ همسرم که امتحانش کنم/پوریا طلاقم داد مرجان را گرفت

سرویس حوادث چمدون ،چند وقتی بود که به پوریا شک کرده بودم ،پیش چندتا فال گیر فال گرفتم همه می گفتند که پوریا داره بهت خیانت می کنه و همین موضوع باعث می شد بیشتر حساس بشم تا اینکه با مشورت نازی و مهوش  تصمیم گرفتم یکی از دوستان دورم را که پوریا تا حالا

سرویس حوادث چمدون ،چند وقتی بود که به پوریا شک کرده بودم ،پیش چندتا فال گیر فال گرفتم همه می گفتند که پوریا داره بهت خیانت می کنه و همین موضوع باعث می شد بیشتر حساس بشم تا اینکه با مشورت نازی و مهوش  تصمیم گرفتم یکی از دوستان دورم را که پوریا تا حالا ندیده سراغش بفرستم تا امتحانش کنم.

مرجان را بعنوان مشتری به بوتیک پوریا فرستادم ،اما نتیجه خاصی نگرفتم و بر اساس آنچه مرجان می گفت : پوریا به اون محل نداده .

با توجه به اینکه مرجان دختری زیبا و خوش اندام بود و پوریا تحویلش نگرفته بود تو دلم خوشحال بودم و امیدوار شدم و تا حدودی افکار سیاهی که تو ذهنم بود خارج شد .

چند ماه از این موضوع گذشت که اتفاقی به گوشی پوریا دست پیدا کردم و چت های عاشقانه پوریا رو با یه دختر دیدم .دنیا دور سرم چرخید،شماره را برداشتم و تصمیم گرفتیم نازی به اون دختر زنگ بزنه و تهدیدش کنه اما وقتی نازی داشت شماره می گرفت با کمال تعجب دیدیم اون شماره شماره مرجان است .

سراغ مرجان رفتم و دعوای بدی باهاش کردم اما وقتی مرجان لب باز کرد و داستان دوستی اش با پوریا را تعریف کرد دیگه نتونستم تحمل کنم .

پوریا مرجان را صیغه کرده بود و بعد از این ماجرا دعوای بدی بین من و پوریا رخ داد و دعوا به خانواده ها کشید و نهایتا پوریا من رو طلاق داد و با مرجان ازدواج کرد .

 

برچسب ها : ، ، ، ،

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.