جوانی که دختری را در فضای مجازی تهدید کرده بود با جریمه ۱۵ هزار درهمی (بیش از دو میلیارد تومانی) مواجه شده است. روزنامه امارات الیوم نوشت، در پی شکایت یک دختر از جوانی که او را در اسنپ‌چت تهدید کرده بود، دادگاه فرد متهم را مقصر و به پرداخت ۱۵ هزار درهم محکوم کرد.

مهمانی اینستاگرامی شبانه برای این دختر جوان خیلی گران تمام شد

سرویس حوادث چمدون ،زن جوانی که برای بیان مشکل خود به مرکز مشاوره آرامش فرماندهی انتظامی استان اصفهان آمده بود گفت: من از بچگی با مادرم اختلاف داشتم چون زیاد حوصله محبت کردن به من را نداشت ودر نتیجه من از همان ابتدا به خاله ام وابسته شده بودم وحرف هایم را به او می

فیلم روابط جنسی با من را به مادر و خواهرم نشان داد و تهدید کرد باید مهریه ای که گرفته ام را پس بدهم وگرنه ...

شرق نوشت: مردی میانسال به پلیس فتا مراجعه و درخواست کرد به شکایتش  بابت تهدید از سوی فردی ناشناس رسیدگی شود. این فرد توضیح داد فردی ناشناس از او در ازای منتشرنکردن تصاویر خصوصی‌اش باج خواسته است. در همین رابطه پرونده‌ای در دایره رسیدگی به جرائم غیراخلاقی تشکیل شد و رسیدگی به آن در دستور

مدیر شرکت خصوصی که متهم است با تهدید به انتشار فیلم سیاه، سه سال زنی را تسلیم خواسته‌های شیطانی‌اش کرده در جلسه دادگاه ادعای عجیبی را مطرح کرد.   حادثه ۲۴ نوشت :مدیر شرکت خصوصی که متهم است با تهدید به انتشار فیلم سیاه، سه سال زنی را تسلیم خواسته‌های شیطانی‌اش کرده در جلسه دادگاه

سرویس حوادث چمدون ،روزی که در شبکه های اجتماعی با «ارسلان» آشنا شدم و تحت تاثیر جملات محبت آمیزش قرار گرفتم، هیچ گاه فکر نمی کردم همین آشنایی، رسوایی عجیبی به بار آورد و من نه تنها آبرویم را از دست می دهم بلکه زندگی ام هم متلاشی خواهد شد. با یه مرد متأهل تو

با دستگیری مرد شیادی که دختر باستان‌شناس را فریب داده و او را قربانی نقشه شوم خود کرده بود، مشخص شد که وی با ترفندهای مختلف دختران جوان را در اینستاگرام فریب می‌داد و به دام سیاه خود می‌کشاند

سرویس حوادث چمدون ؛چندی قبل دختر جوانی به دادسرای جنایی تهران رفت و از دو پسر به جرم آزار و اذیت شکایت کرد. او گفت: حدود ۵ سال قبل با پسر جوانی دوست بودم و در جریان این دوستی چند عکس دو نفری باهم گرفتیم. بعد از مدتی دوستی مان تمام شد و من عکس

سرویس حوادث چمدون ،پسر جوان که متهم به تجاوز است درباره این ماجرا گفت: من کارمند یکی از مراکز تجاری غرب تهران هستم. یک روز زن جوانی به آنجا آمد و گفت که می‌خواهد برای کار در یکی از رستوران‌های این مجموعه با مدیریت صحبت کند. من راهنمایی‌اش کردم اما حدود یک ساعت بعد دوباره