?>
تاریخ انتشار : شنبه 2 دی 1402 - 19:47
کد خبر : 22460

شوهر؟ او آن قدر بی غیرت بود که مرا به شرخر ها باخت و …

شوهر؟ او آن قدر بی غیرت بود که مرا به شرخر ها باخت و …

در این مطلب از بخش حوادث  سایت چمدون به سراغ سرگذشت تلخ زنی می رویم که پرده از سرگذشت تاریک و غم بار خود بر می دارد ،پس از آن که به دلیل خیانت های پی در پی همسرم از او طلاق گرفتم، دیگر نمی خواستم چشم و گوش بسته ازدواج کنم؛ چرا که همسر

در این مطلب از بخش حوادث  سایت چمدون به سراغ سرگذشت تلخ زنی می رویم که پرده از سرگذشت تاریک و غم بار خود بر می دارد ،پس از آن که به دلیل خیانت های پی در پی همسرم از او طلاق گرفتم، دیگر نمی خواستم چشم و گوش بسته ازدواج کنم؛ چرا که همسر اولم را پدرم انتخاب کرد و من نقشی در ازدواج خودم نداشتم، اما باز هم به دلیل این که محبتی در زندگی از اطرافیانم ندیده بودم فریب خوردم و بار دیگر با فردی قمارباز ازدواج کردم که اکنون شرخرها در جست وجوی او هستند تا …

blank

زن ۲۶ ساله که گویی کوله باری از غم را به دوش می کشید با بیان این که جوان مجرد فقط برای پول و ثروت با من ازدواج کرد که زنی مطلقه بودم درباره سرگذشت خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری طبرسی شمالی مشهد گفت: آخرین فرزند یک خانواده شش نفره هستم، اما پدر معتادم زمانی که من فقط دو سال داشتم، مادرم را رها کرد و به دنبال سرنوشت خودش رفت و با زن دیگری ازدواج کرد،اما او هفت سال بعد از این ماجرا به دلیل ابتلا به سرطان ریه جان سپرد؛ چرا که از همان روزهایی که من به یاد دارم او هر سیگارش را با سیگار قبلی روشن می کرد و بالاخره همین زیاده روی ها در مصرف سیگار و مواد مخدر او را به سرطان مبتلا کرد. در این شرایط من نزد مادرم بودم، ولی او هم سه سال بعد از مرگ پدرم با جوانی ازدواج کرد که چند سال از خودش کوچک تر بود.

پدر خوانده ام تعمیرگاه موتورسیکلت داشت و اجازه نمی داد من به مدرسه بروم؛ چرا که ادعا می کرد توان پرداخت هزینه های تحصیل مرا ندارد.

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 2 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۱
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.