?>
تاریخ انتشار : جمعه 24 آذر 1402 - 14:26
کد خبر : 28270

ژنرال مکینزی : برای پهپادها و موشک های ایران احترام زیادی قائلم

ژنرال مکینزی : برای پهپادها و موشک های ایران احترام زیادی قائلم

فرمانده پیشین نیروهای آمریکایی در خاورمیانه می گوید: من شخصا، احترام زیادی برای برنامه پهپادی، موشک های کروز و بالستیک ایران قائلم. در یک دهه گذشته، آنها فداکاری های بزرگی برای سرپا کردن این سامانه ها انجام دادند. نظر شخصی من این است – و از طرف دولت آمریکا هم صحبت نمی کنم – که این توانمندی ها، جواهرات ارزشمند خزانه نظامی ایران هستند. به نظرم اهمیت این توانمندی ها، از برنامه هسته ای ایران کمتر نیست

نویسنده: مایک آیزنشتات Mike Eisenstadt، مدیر برنامه امنیتی و نظامی موسسه واشنگتن- مجری پادکست

جنگ افزارهای تهاجمی بُرد بلند و نقطه زنِ ایران، در پنج سال گذشته به سرعت رشد کرده و هواپیماهای بدون سرنشین، در کانون این تحول قرار داشته است. پهپادهای ایرانی، امواج شوک آفرین راهبردی را در خلیج فارس، شامات و اخیرا هم اوکراین ایجاد کرد و به یک تغییردهنده بازی” تبدیل شده اند.

به گزارش دیپلماسی ایرانی، غلوآمیز نیست که بگوییم برنامه پهپادی ایران، تاثیراتی راهبردی در خاورمیانه برجا گذاشته است که شاخص آن حملات سال ۲۰۱۹ به زیرساخت های نفتی عربستان سعودی و حملات فوریه سال ۲۰۲۲ به امارات بود. در یک سال گذشته هم پهپادهای ایرانی، خساراتی قابل ملاحظه را به زیرساخت های حیاتی اوکراین وارد کرده اند.

مقابله با این سامانه ها، در کانون رویارویی با نفوذ ایران در خاورمیانه و دیگر جاها قرار می گیرد. برای بحث درباره پیامدهای منطقه ای و جهانی برنامه پهپادی ایران و رویکردهای واکنشی ممکن در این زمینه، موسسه واشنگتن میزگردی را با شرکت این کارشناسان برگزار کرد:

ژنرال بازنشسته کِنِث مکنزی Gen. Kenneth McKenzie Jr. فرمانده پیشین نیروهای آمریکایی در خاورمیانه (فرماندهی مرکزی آمریکا- سنتکام) که اخیرا مقاله ای با عنوان “ضربه متقابل: ایران و ظهور جنگ پهپادی نامتقارن در خاورمیانه” منتشر کرد. مکنزی اکنون مدیر اجرایی موسسه امنیت ملی و جهانی در دانشگاه فلوریدای جنوبی است.

خانم والری لینسی Valerie Lincy، مدیر اجرایی پروژه ویسکانسین در کنترل سلاح های هسته ای و ناظر وبسایت این پروژه به نام دیده بان ایران. تازه ترین مقاله وی، گزارشی است از یک میزگرد با عنوان “بریدن بال های ایران: چگونه کنترل زنجیره تامین می تواند برنامه پهپادی ایران را مختل سازد؟”

دامین اسپلیترز Damien Spleeters، معاون مدیر عملیات در موسسه “پژوهش جنگ افزارهای منازعه Conflict Armament Research (CAR)”. مقاله اخیر وی به ارزیابی بکارگیری پهپادهای ایرانی توسط روسیه در جنگ اوکراین پرداخته و نیز به ارزیابی زنجیره تامینی که این قابلیت ها را تداوم می دهد. 
در اینجا، نکات اصلی وبکست موسسه واشنگتن را می خوانید:

که به بهار ۲۰۲۳ رسیده ایم، آنها عملا به یک توانایی برتر نسبت به همسایگانشان دست یافته اند و منظور از توانایی برتر این است که به کشورِ هدف به شکلی حمله شود که سامانه های دفاعی آن کشور لبریز و اشباع شده تا جایی که نتوانند از حملات بعدی جلوگیری کنند.

در اینکه این حمله اولیه در مراحل بعدی چگونه دنبال شود و گسترش یابد هم، زمینه ای است که ایران گزینه های متنوعی را دارد برای اینکه ترکیبی از جنگ افزارهای هوایی را فراهم کرده است. مثلا در موج بعدی می توان از پهپادها برای انهدام سامانه های پاتریوت استفاده کرد. صادقانه بگویم که این سامانه ها به خوبی ارتقا نیافته اند که بتوانند سپری در برابر پهپادها باشند.

البته ما سامانه های دیگری برای مقابله با پهپادها داریم: سامانه های آتشباری ضدهوایی، سامانه های الکترونیکی و امثال آن. اما در حال حاضر، برای دفاع در برابر نفوذ پهپادی، عقب هستیم.

آن چه می توانیم بکنیم، باید بگویم که عملا ما در اینجا با یک فرصت روبه رو هستیم.

اشاره کردیم که جنگ آینده با ایران، یک جنگ آتشباری است و نه یک جنگ مانوری. بنابراین اگر می خواهید در برابر این قبیل اقدامات نظامی دفاع کنید، به یک سامانه درهم بافته دفاع هوایی و موشکی نیاز دارید. این رویای فرماندهان مرکزی آمریکا یا سنتکام در سال های طولانی اخیر بوده است.
من فکر می کنم که به دلایلی چند، در حال حاضر برای دستیابی به چنین سامانه درهم بافته ای با مشکل روبه رو باشیم. نخست اینکه در خاورمیانه، کشورها از واگذاری هر چیزی که حاکمیت شان را تحت تاثیر قرار دهد، روگردان هستند.

مثلا ممکن است به استقرار نیروهای یک کشور دیگر (همسایه) در قلمروشان نیاز باشد یا برعکس لازم شود که نیروهایشان در یک کشور دیگر استقرار یابند که چنین کارهایی در این کشورها طرفدار ندارد. البته برای استقرار یک سامانه دفاع هوایی و موشکی، به چنین کارهایی نیاز ندارید.

آنچه لازم است اشتراک اطلاعاتی است؛ چیزی که ما نام “تصویر مشترک عملیاتیCommon Operational Picture ” را به آن می دهیم، یک فهم مشترک از فضای هوایی بالای این منطقه که چنانچه ایرانی ها حمله ای انجام دادند، شما بتوانید این اطلاعات را به سرعت به اشتراک گذارید تا هرکشوری که هدف حمله است، فرصت واکنش سریع را داشته باشد.

در طول سال های اخیر، ما تلاش زیادی کردیم که در این زمینه به نوعی تفاهم میان این کشورها دست یابیم و البته موفقیت هایی هم داشتیم.
عامل بسیار مهم دیگری که فکر می کنم باید پذیرفته شود، وارد کردن اسرائیل به پوشش جنگ های هوایی فرماندهی مرکزی است. سالها بود که اسرائیل در حوزه قاره اروپا تعریف می شد.

با آمدن ترامپ به کاخ سفید، در برنامه یکپارچه سازی فرماندهی، تصمیم گرفت که اسرائیل را هم وارد سنتکام کند. البته سنتکام سالها بود که همکاری های زیادی با اسرائیل در مقابله با تهدیدهایی داشت که نه از ناحیه غرب بلکه از جهت شرق می آمد. اما ورود رسمی اش به حوزه فرماندهی مرکزی، فرصت بسیار خوبی را به ما می دهد تا توان نظامی اسرائیل را با دیگر ارتش های منطقه در هم ببافیم و من فکر می کنم که این مسئله بسیار اهمیت دارد.

این یک گام مهم به جلو بود و کار عملا آغاز شده است. اکنون در سطح نظامی ما قادر به انجام کارهای بسیاری شده ایم؛ می توانیم اطلاعات به اشتراک گذاریم، می توانیم درباره تکنیک ها و فرایندهای مشترک کار کنیم. نمی خواهم در این زمینه بزرگنمایی کرده یا بیش از حد خوشبین باشم اما می توانم بگویم که راهی به جلو را پیدا کرده ایم. گام بعدی ای که باید منطقا برداشته شود، تعهد سیاسی است که بُعد مشکل تر کار است و مدتی زمان می برد.

هر کشوری در منطقه، رویکرد متفاوتی به این مسئله دارد و نگرانی هایی درباره افشای اسرار و آسیب به حاکمیت ملی اش دارد. با اینهمه، ما اکنون فرصتی داریم برای گردآوردن همه این کشورها در منطقه برای رویارویی با فوری ترین تهدید موجود که همان توانایی ایران برای انجام حملات هوایی ترکیبی در آسمان منطقه است: موشک های بالستیک، حملات زمینی با موشک های کروز و پهپادها.

بنابراین شرایطی که ما اکنون در آن هستیم به این شکل است که در مرحله تازه ای از ظهور جنگ افزارها قرار داریم که آن برتری هوایی بی چون و چرایی که آمریکا و متحدانش برای دورانی طولانی در این منطقه داشتند، دیگر بدون چالش نیست. آنها می توانند با پهپادها بر فراز منطقه پرواز کنند و ما نمی توانیم همیشه مانع شویم.

البته ما در حال بهترشدن هستیم و این کار را با یک رویکرد جمعی دفاع هوایی در برابر تهدید انجام می دهیم. همچنین راه حل های تکنیکی و فنی هم وجود دارد که باید به کار در این زمینه هم ادامه دهیم.

دفاع هوایی می تواند پهپادهای بزرگ را آسانتر ردگیری کند اما بخش اصلی مشکل ما با پهپادهای کوچکتر است که روز به روز هم پیشرفته تر می شوند: خریداری شان آسان است، تغییر و اصلاحشان آسان است و می شود آنها را از مناطقی که نزدیک به هدف است به پرواز درآورد. انتقال آنها به این نقاط یک چالش است اما شاهد بودیم که حریفان ما در منطقه از پس این چالش برآمدند و توانستند این کار را با موفقیت انجام دهند.

پس به رویکردی ترکیبی متشکل از ابزارهای فنی، جنبشی و غیرجنبشی، ردیابی زنجیره تامین قطعات پهپادها نیاز داریم. ردیابی این نوع پهپادها در فضا دشوار است چه از سامانه ناوبری جی پی اس استفاده کنند یا جز آن چرا که هیچ سیگنالی از این پلتفرم ها ساطع نمی شود و ردیابی آنها با رادار یا مادون قرمز بسیار دشوار است چون موتورهای کوچکی دارند.

ابزارهای رادیویی و جنبشی در این زمینه می توانند کارآیی داشته باشند. اگر این پهپادها امواجی را ارسال کنند می توان از روش های رادیویی برای ردیابی آنها استفاده کرد و در غیر اینصورت از ابزارهای جنبشی همچون موشک های برد کوتاه، تیربارهای ضدهوایی و حتی نوعی از پهپادها، همچنانکه در اوکراین این تجربه را داشتیم.

ایران، چنانچه فرصت صادرات این توانمندی هایش را پیدا کند، در هر سه زمینه پهپادها، کروزها و بالستیک ها به پیشرفت بیشتری دست می یابد. در صحنه نبردی همچون اوکراین، آنها می توانند پهپادهایشان را به پرواز درآورده و تست کنند.

۱۵۰ شرکت غیرروسی تولید شده اند که بیش از نیمی از آنها شرکت های مستقر در ایالات متحده، بیست درصد شرکت های اروپایی و بیست درصد هم در آسیا هستند.

در رابطه با سامانه های ایرانی، حدود ۵۰۰ قطعه از بیش از ۲۰۰ مدل را مستندسازی کردیم که از ۷۰ شرکت غیرایرانی بدست آمده اند. برای مثال در شاهد ۱۳۱، تنها بخش ساخت ایران، موتور آن است.  ۸۰ درصد قطعاتی که در سامانه های ایرانی مورد بررسی قرار گرفتند، ساخت شرکت های مستقر در ایالات متحده، ده درصد شرکت های اروپایی و ده درصد هم شرکت های آسیایی است و بسیاری از این بخش ها، همین اواخر ساخته شده اند از جمله حجم بزرگی که در سال های ۲۰۲۱ و ۲۰۲۲ تولید شده اند. بیشتر این بخش ها، قطعات الکترونیکی هستند اما همچنین موتور و دیگر بخش های کلیدی سامانه های تسلیحاتی را هم مستند کردیم.

در همین دوره کوتاه، ما متوجه تلاش زیادی توسط ایرانی ها برای کاهش ردپای زنجیره تامین در سامانه های تسلیحاتی این کشور شدیم. ما تنوعی را در سه ماژول کلیدی موجود در پهپادهای ایرانی که توسط روسیه در اوکراین به کار گرفته شده اند، مستند کردیم از جمله نرم افزارهای رادیویی Software defined radios، ابزارهای اندازه گیری اینرسی و رایانه های نصب شده در پهپاد.

توزیع کنندگان در چین و دیگر کشورها که می توان مقادیر بزرگی از قطعات را از آنها خریداری کرد.

پس راه بهتر این است که بر منع دسترسی ایران به قطعات بسیار مهمی تمرکز کنیم که از ارتقا برنامه پهپادی ایران به سطوح بالاتر جلوگیری می کند. طبعا ایران علاقمند بود که به فن آوری های طلایی در این زمینه دسترسی پیدا کند که به دلیل تحریم ها و کنترل های صادراتی نتوانست و اکنون فاصله زیادی با فن آوری های پهپادی آمریکا شبیه آنچه در ریپرها Reapers یا گلوبال هاگ به کار گرفته شده، دارد و این تاحدودی به خاطر تحریم ها و کنترل های صادراتی ایالات متحده است.

 

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.