شش معمای حل نشده در خصوص راز قتل شخصیت های معروف تاریخی
به نظر می رسد که هیچ کس هر چقدر هم که مشهور باشد از جرم مصون نیست. این شخصیتهای تاریخی علیرغم برجستگیشان، خود را در ارتباط با قتل یافتند.
جهان شیفتگی مداوم به قتل دارد. محبوبیت جنایات واقعی در تلویزیون، رمان ها و رسانه ها گواهی بر این است. این وسواس چیز جدیدی نیست، اما متاسفانه، بر اساس واقعیت است. قتلها از همان ابتدا بشریت را آزار میدهند و نشان میدهند که شر واقعاً در درون برخی افراد وجود دارد.
قتل صرفاً مختص ردههای پایین جامعه نیست، بلکه این توانایی را دارد که بر هر کسی بدون در نظر گرفتن موقعیت تأثیر بگذارد. این مشاهیر، اشراف و دیگر شخصیتها علیرغم جایگاهی که در تاریخ دارند، چه عمداً و چه غیر از این،سرو کارشان به پروندههای قتل کشیده شد.
۱. فرزند چارلز لیندبرگ
چارلز «لیندی» لیندبرگ که از موفقیت پرواز انفرادی خود با هواپیمای فراآتلانتیک در سال ۱۹۲۷ (او اولین کسی بود که این کار را انجام داد)، در سال ۱۹۳۲ به یک شهرت بینالمللی تبدیل شد. او کتابی نوشته بود که برنده جایزه پولیتزر شده بود، به جهان سفر کرده بود، و سرهنگ ذخیره ارتش شد. او در سال ۱۹۲۹ با آن مورو ازدواج کرده بود و این زوج در مارس ۱۹۳۲ با پسر ۲۰ ماهه خود، چارلز جونیور، در املاک خود در هوپول، نیوجرسی، لذت می بردند.
در اواخر عصر اول مارس، غیبت چارلز جونیور از مهد کودک توسط پرستارش ، بتی گو، کشف شد و به چارلز و آن گزارش شد. خانه و محوطه مورد بازرسی قرار گرفت و یک یادداشت باج بر روی طاقچه مهد کودک کشف شد.
با پلیس شهر و ایالت تماس گرفته شد و تحقیقات انجام شد. گل و لای در کف مهدکودک به همراه ردپاهای گل آلود ژولیده بیرون زیر پنجره مهدکودک پیدا شد. بخش هایی از یک نردبان که یکی از آنها شکسته بود پیدا شد.
یکی از یادداشتهای باجگیری لیندبرگ
اسکناسهای باجگیری بیشتری دریافت شد و مبادلات بین آدم ربایان ادعا شده و یک واسطه برای لیندبرگها تا ماه آوریل ادامه داشت و در نهایت ۵۰۰۰۰ دلار دست به دست شد، اگرچه نوزاد آنطور که قول داده بود در مبادله بازیابی نشد. در ۱۲ مه، جسد نوزاد به طور جزئی در حدود چهار و نیم مایلی املاک لیندبرگ، درست خارج از بزرگراه، دفن شد. کالبد شکافی نشان داد که کودک حدود دو ماه است که مرده است، و باعث شد تا بازرسان معتقد باشند که او احتمالاً در شب ربوده شدن کشته شده است. علت مرگ ضربه به سر اعلام شد .
تحقیقات پلیس، که اکنون یک تحقیق درباره قتل است، برای دو سال آینده ادامه یافت و در نهایت به FBI تحویل داده شد. سرانجام مردی که باج می خواست و دریافت می کرد، برونو هاپتمن، پیدا و دستگیر شد. او به زورگیری و قتل متهم بود و اعدام می شد.
با این حال، بین نظریه پردازان و مورخان جنایت مدرن اختلاف نظر وجود دارد که هاوپتمن مسئول آدم ربایی و قتل واقعی بوده است و شاید او فقط از این موقعیت برای اخاذی از خانواده استفاده کرده است.
هیچ مدرک معتبری برای قرار دادن هاوپتمن در صحنه آدم ربایی یافت نشد و او هرگز اعتراف نکرد . برخی دیگر فرض میکنند که دیگران باید درگیر شوند، زیرا برای یک مرد غیرممکن است که چنین طرح دقیقی را به تنهایی تنظیم کند.
برخی حتی گفته اند که لیندبرگ خود ممکن است مسئول باشد، زیرا او رفتار عجیب و غریب در آن شب از خود نشان داد، از جمله پرش از رویدادی که قرار بود در آن بدون اطلاع میزبان صحبت کند، که برای مردی که دوست داشت مورد تحسین قرار گیرد بسیار غیرمعمول بود. عموم. او همچنین با خانه تماس گرفت و دستور داد که هیچ کس نباید بین ساعت ۸ تا ۱۰ شب وارد مهد کودک شود تا کودک را “نوازش” نکند. بعداً، او هر افسری را که از پروتکل او برای برخورد با آدم ربایان پیروی نمی کرد، تهدید به تیراندازی می کرد – او ابتدا مأموران FBI را فراری داد و ترجیح داد به جای پلیس از یک واسطه استفاده کند.
۲. جانی رینگو
اگرچه نام او به نظر می رسد که باید نام مستعار باشد، اما جان پیترز رینگو به درستی به نام خود وارد شد، هر دو به خانواده رینگو از گرین فورکز ، ایندیانا. این مرد جوان کاریزماتیک در کالج تحصیل کرد و سپس در سال ۱۸۶۹ به تگزاس رفت، جایی که بلافاصله خود را با مشکل مواجه کرد. او با یک رنجر فاسد تگزاسی به نام اسکات کولی دوست شد و آن دو درگیر یک دشمنی محلی شدند که به جنگ شهرستان میسون معروف شد. این دو دستگیر شدند اما توسط رفقایشان از زندان بیرون رانده شدند. آنها به آریزونا فرار کردند، جایی که رینگو با باندی به نام کابوی های شهرستان کوچیس درگیر شد . اینها گاوبازهای واقعی نبودند، بلکه گروهی از خش خش گاوها و قانون شکنان بودند که تقریباً دائماً خود را در طرف اشتباه قانون می دیدند.
وایات ارپ (اواسط دهه ۱۸۷۰) و داک هالیدی (۱۸۸۰). منبع: History Net
اتفاقاً شهرستان کوچیز همچنین محل شهر معروف تومب استون، محل پایکوبی قانونگذار و قمارباز افسانه ای وایات ارپ ، برادرانش ویرجیل و مورگان، و رفیق نزدیکش داک هالیدی بود. تنش زیادی بین دو جناح وجود داشت، و زمانی که مورگان ارپ به ضرب گلوله کشته شد، برخی معتقد بودند که رینگو یکی از عاملان این حمله است.
در ۱۴ ژوئیه ۱۸۸۲، یکی از اعضای تیم جانی رینگو را در پای درختی پیدا کرد، سوراخ گلوله تمیزی در سرش. یک هفت تیر در دست مرد مرده گره کرده بود و به نظر میرسید که سرش کنده شده بود. هیئت منصفه پزشکی قانونی مرگ او را خودکشی اعلام کرد، اما شرایط زندگی غیرقانونی او و پوسته پوسته شدن او این موضوع را برای بسیاری مشکوک کرد. در سالهای بعد، چندین نفر ادعا کردند که قانون شکن را کشتهاند، و برخی دیگر احتمال دادند که Earp یا Holliday این کار را انجام داده باشند. تا به امروز، جزئیات واقعی مرگ رینگو یک راز باقی مانده است.
۳. هری اوکس
باهاما ، ثروتمند از ثروت معدن طلای کانادایی، در اوایل صبح روز ۸ ژوئیه ۱۹۴۳ در اتاق خوابش به ضرب گلوله پیدا شد. طبق شواهد، ملک زیبای او در ناسائو هیچ کاری برای محافظت از او در برابر یک قتل وحشتناک انجام نداد. با دیوارهای آغشته به خون و بدنی هتک حرمت شده که به نظر می رسید آتش زده شده بود.
لیست مظنونان طولانی بود، زیرا اوکس به دلیل شیوه بی رحمانه خود در تجارت و گاهی اوقات روش های بی رحمانه در برخورد با افراد دیگر، دشمنان زیادی پیدا کرده بود . او ثروت خود را به رخ کشید و با فرماندار باهاما، پادشاه سابق ادوارد هشتم، که تاج و تخت بریتانیا را رها کرده بود تا با والیس سیمپسون، اجتماعی آمریکایی ازدواج کند، رفاقت کرد.
متأسفانه، «ادی» هیچ لطفی به دوست فقید خود نمیکند و اغلب به او اعتبار میدهند که تحقیقات مربوط به قتل را به هم ریخته است. او شخصاً به این باور رسید که داماد اوکس، فردی دی ماریگنی، که او و اوکس هر دو از او متنفر بودند، مسئول است و پلیس را به سمت او کشاند. دی مارینی دستگیر شد و اساساً قاب بندی شد اما بعداً به دلیل کمبود شواهد بی گناه شناخته شد. مرگ اوکس یک معمای حل نشده باقی مانده است.
جان دومن از سال ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۴ در برنامه تلویزیونی بورجیا نقش رودریگو بورجیا را ایفا کرد. قسمت پایانی فصل اول مرگ جووانی یا “خوان” را به تصویر می کشد.
الکساندر شود چندین فرزند داشت که بزرگترین آنها جیووانی بود که بین سالهای ۱۴۷۴ و ۱۴۷۶ در رم به دنیا آمد . جیووانی چندین عنوان داشت، از جمله دو دوک و یک فرمانداری. او متاهل بود و با همسرش ماریا صاحب دوقلو شد (پس از مرگ او دختر دیگری به دنیا آمد).
در ۱۶ ژوئن ۱۴۹۷، جسد او را با جراحات چاقو از رودخانه تیبر بیرون کشیدند. او یک کیف پول حاوی پول نقد هنوز در دست داشت، بنابراین سرقت به عنوان انگیزه رد شد. با این حال، بورگیا و خانواده بزرگش قدرتمند بودند و به همه چیز از قتل گرفته تا رشوه و خرید انتخابات متهم شده بودند ، و او هیچ کمبودی برای دشمن نداشت. او همچنین معشوقههای متعددی داشت و گمان میرفت که با همسر برادرش میخوابید و باعث ایجاد تنش در خود خانواده میشد. شایعات زیاد شد، اما شواهد کمی به دست آمد، و قتل هنوز پس از قرن ها حل نشده باقی مانده است.
لرد دارنلی، سمت راست، و برادر کوچکترش چارلز نقاشی شده توسط هانس اوورث، ۱۵۶۲. منبع: اعتماد مجموعه سلطنتی
خانه کرک او فیلد در ادینبورگ ، محل اقامت لرد دارنلی، همسر دوم مری سلطنتی، ملکه اسکاتلند ، توسط انفجاری تکان خورد. اندکی بعد، جسد لرد، هنری استوارت، و خدمتکارش پیدا شد، اگرچه در انفجار کشته نشده بودند – به نظر می رسید که خفه شده بودند.
مری ملکه اسکاتلند و لرد دارنلی نوشته ریچارد وستال، RA منبع: پرتره های دوره
در زمان مرگ او، مری و همسر پادشاه از هم جدا شدند، زیرا او میدانست که او در سال ۱۵۶۶ در قتل مشاور مورد علاقهاش ، دیوید ریزیو، دست داشته است. سوء ظن عمومی برای مرگ دارنلی بلافاصله متوجه مری و معشوقش، جیمز هپبورن، ارل بوثول شد. با وجود دستور فوری مری برای تحقیقات، پلاکاردهای نقاشی شده ، تابلوهای دستی و تصنیفها این زوج را علناً متهم کردند. Bothwell محاکمه شد و از جنایت تبرئه شد و این زوج سه ماه پس از مراسم خاکسپاری ازدواج کردند. علیرغم افکار عمومی، قاتل (ها) هرگز به دست عدالت سپرده نشد.
۶.حادثه مایرلینگ
در ۳۰ ژانویه ۱۸۸۹ ، اجساد ولیعهد رودولف، وارث تاج و تخت اتریش-مجارستان، و معشوقش، بارونس ماری وتسرا، در یک خانه شکارچی متعلق به شاهزاده کشف شد. گزارش شده است که شاهزاده معشوقه هفده ساله خود را کشته است و چند ساعت بعد به نظر می رسد که اسلحه را به سمت خود گرفته است. با این حال، نزدیکترین افراد به شاهزاده آن را باور نکردند. به گفته دوستانی که در این اقامتگاه وقت می گذراندند، آینده درخشانی در انتظار او بود و روز قبل خوش خلق بود .
بارونس مری وتسرا از “مایرلینگ”، ادل، اواسط تا اواخر دهه ۱۸۰۰. منبع: موزه هنر
تئوری ها در مورد ماهیت واقعی مرگ و میرها شروع به افزایش کردند. به عنوان یک شخصیت بلندپایه سیاسی، بسیاری از مردم ایستادند تا از مرگ شاهزاده سود ببرند. یکی از آنها به ویژه نخست وزیر، ادوارد تافه بود که بنا بر گزارش ها با خبر درگذشت شاهزاده “شادی فوق العاده” نشان داد.
همچنین مشکوک به کارکنان خانه یا شوهر حسود بود ( شاهزاده کارهای زیادی داشت ). حقیقت این حادثه هرگز مشخص نخواهد شد و فرانتس فردیناند در عوض وارث تاج و تخت شد. این مرگ او در سال ۱۹۱۴ بود که شعله های جنگ جهانی اول را شعله ور کرد و اتریش را به این فکر انداخت که آیا اگر وارث اصلی زنده می ماند، نتیجه متفاوت بود یا خیر.
.
برچسب ها :داستان های وحشتناک تاریخ ، رازهای حل نشده ، رازهای عجیب قتل ، معماهای حل نشده ، معمای قتل
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰