?>
«آتوسا» و همسرش در آپارتمانی نزدیک منزل ما زندگی می کرد/ترسیدم ارتباط با آتوسا برایم دردسرساز شودکه …

«آتوسا» و همسرش در آپارتمانی نزدیک منزل ما زندگی می کرد/ترسیدم ارتباط با آتوسا برایم دردسرساز شودکه …

مرد ۴۰ ساله با بیان این که «رفتارهای خیانت آمیز روح و روانم را در آتش عذاب وجدان می سوزاند» به کارشناس اجتماعی کلانتری گفت: وقتی تحصیلات دانشگاهی ام به پایان رسید، مدتی را بیکار و سرگردان بودم تا این که بالاخره به استخدام یک شرکت خصوصی درآمدم و به صورت قراردادی مشغول کار شدم

سوزان به راحتی به منزل ما رفت و آمد می کرد/دیگر حجابش را نزد همسرم رعایت نمی کرد و…

سوزان به راحتی به منزل ما رفت و آمد می کرد/دیگر حجابش را نزد همسرم رعایت نمی کرد و…

این ها بخشی از اظهارات زن ۳۷ ساله ای است که برای شکایت از همسرش وارد کلانتری قاسم آباد مشهد شده بود. این زن جوان با بیان این که دیگر تحمل بدرفتاری، کتک کاری و تحقیرهای همسرم را ندارم درباره سرگذشت خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری گفت: چند سال بعد از آن که

اون داشت ازمن سوء استفاده میکرد/من داشتم خفه میشدم از این درد

اون داشت ازمن سوء استفاده میکرد/من داشتم خفه میشدم از این درد

خواندن و شنیدن روایت تلخ برخی افراد معادل با به صدا در آمدن زنگ خطری است که می گوید آهای آقایان آهای خانم ها هوشیار باشید ! مراقب زندگی تان باشید !مراقب پاکدامنی تان باشید.این مطلب و مطالبی از این دست برای سرگرمی نیست ،درس عبرت است ،زنگ خطر است .این سرگذشت تلخ یکی از

شوکه شدم وقتی پیام‌های عاشقانه شوهرم با زن پسرخاله‌اش را دیدم

شوکه شدم وقتی پیام‌های عاشقانه شوهرم با زن پسرخاله‌اش را دیدم

ماجرای بسیار عجیب خیانت شوهر به همسرش که با لو رفتن پیام های عاشقانه وی بر ملا شده بود شکل جدی تری به خود گرفت و این رابطه زمانی زوایای پنهان خود را بیشتر برملا کرد که مشخص شد پسر زن جوان نیز حاصل ازدواج وی با شوهرش نیست و حاصل رابطه پنهانی و شیطانی وی

شوهرم با خواهرم رابطه پنهانی دارد /نمی دانم چکار کنم/دلایل رابطه با شوهر خواهر

شوهرم با خواهرم رابطه پنهانی دارد /نمی دانم چکار کنم/دلایل رابطه با شوهر خواهر

سرویس گوناگون چمدون ؛رابطه با شوهر خواهر نیز مثل هر رابطه دیگری، اصول خاص خود را دارد و باید حد و مرزها رعایت شود تا این رابطه، تبدیل به رابطه احساسی و یا جنسی نشود. برخی از افراد متاسفانه به دلایل مختلفی که یکی از آن ممکن است رعایت نکردن حد و مرزها باشد، دچار

احساس خوشبختی می‌کردم تا اینکه عکسی برایم ارسال شد / مرجان در کنار پسر جوانی…

احساس خوشبختی می‌کردم تا اینکه عکسی برایم ارسال شد / مرجان در کنار پسر جوانی…

مرجان با ناراحتی روی صندلی راهروی طبقه اول دادگاه نشسته بود و همسرش نیز آن سوتر نشسته و زیر لب غرولند می‌کرد. هرازگاهی هم با خشم و نفرت نگاهی به مرجان می‌کرد و به سرعت صورتش را برمی گرداند.بعد از نزدیک به نیم ساعت منشی دادگاه زوج جوان را به داخل شعبه هدایت کرد. سامان

اشتباه کردم وبعد یه مهمونی کاری با همکارم رابطه داشتم حالا …

اشتباه کردم وبعد یه مهمونی کاری با همکارم رابطه داشتم حالا …

من و خانمم چند ساله ازدواج کردیم و من واقعا عاشق همسرم هستم، ولی متاسفانه ماه پیش، یه اشتباهی کردم  و بعد یه مهمونی کاری با همکارم رابطه داشتم، قسم می‌خورم که همون یک بار بود و هیچ حسی به اون زن نداشتم و ندارم. بعدشم موضوعو به همسرم اعتراف کردم، چون می‌‌دونستم کار درست

ده بار مچ احمد را گرفتم حتی با دختر همسایه / تصمیم گرفتم من هم به او خیانت کنم

ده بار مچ احمد را گرفتم حتی با دختر همسایه / تصمیم گرفتم من هم به او خیانت کنم

در آخرین روزهای تابستان ۸ سال قبل زمانی که در اوج شور و حال جوانی قرار داشتم به مشهد مسافرت کردم و به همراه خانواده‌ام در یک هتل ساکن شدیم آن روزها تلاقی نگاهم با نگاه جوان ۲۳ساله‌ای به نام احمد مسیر زندگی‌ام را تغییر داد دیگر عاشق شده بودم و از هر فرصت و