?>
تاریخ انتشار : پنجشنبه 15 تیر 1402 - 10:44
کد خبر : 16113

از فسیل اژدها تا دایناسورها: مردم چگونه فسیل‌ها را در طول تاریخ تفسیر کردند

از فسیل اژدها تا دایناسورها: مردم چگونه فسیل‌ها را در طول تاریخ تفسیر کردند

فسیل ها همواره جزیی از اکتشافات عجیب بشر بوده اند . در این مطلب از دانستنی های سایت چمدون به بررسی اکتشاف فسیل های راز آلود می پردازیم . مردم مدتها قبل از اینکه چارلز داروین کتاب “درباره منشاء گونه ها” را منتشر کند.فسیل های ماقبل تاریخ را کشف کردند. بقایای این موجودات ناشناخته اغلب

فسیل ها همواره جزیی از اکتشافات عجیب بشر بوده اند .

در این مطلب از دانستنی های سایت چمدون به بررسی اکتشاف فسیل های راز آلود می پردازیم .

مردم مدتها قبل از اینکه چارلز داروین کتاب “درباره منشاء گونه ها” را منتشر کند.

فسیل های ماقبل تاریخ را کشف کردند. بقایای این موجودات ناشناخته اغلب کاشفان آنها را متحیر می کرد.

 

سال ۱۶۷۶، رابرت پلات، طبیعت‌شناس بریتانیایی، کتابی با عنوان تاریخ طبیعی آکسفوردشایر را تکمیل کرد . خطاب به شاه چارلز دوم، حاوی اطلاعاتی در مورد گیاهان، جانوران، زمین شناسی و فرهنگ زادگاه نویسنده است.

 در فصلی که به سنگ ها اختصاص دارد، پلات تصویری از یک نمونه را در «شکل پایین ترین قسمت استخوان ران» به اشتراک می گذارد.

 به وضوح متعلق به یک حیوان بود، اما کدام یک؟ برای یک اسب یا گاو خیلی بزرگ بود، اما برای یک فیل خیلی کوچک بود. آخرین حدس او: یک غول.

گوبکلی تپه و اسرار فاش نشده اش از دل تاریخ

با نگاهی به تاریخ طبیعی آکسفوردشایر یک قرن بعد، ریچارد بروکس، طبیعت شناس دیگر، نقاشی بدون عنوان پلات از استخوان را کپی کرد و آن را Scrotum humanum نامید.

اگرچه بروکس متوجه شد که شباهت آن به یک جفت بیضه سطحی است، اما این نامگذاری به تداوم این باور کمک کرد که از نوعی انسان نما آمده است.

 یک یا دو قرن دیگر طول می کشد تا استخوانی که اکنون گم شده است، به عنوان چیزی که احتمالاً بود شناخته شود: استخوان ران دایناسور. 

یک کتاب قدیمی که در کنار تکه‌ای از استخوان ران فسیل شده به تصویر کشیده شده است.

کیسه بیضه انسان. ( اعتبار : کتابخانه میراث تنوع زیستی / Wikimedia Commons)

البته، پلات تنها فردی بود که قبل از تدوین مفاهیمی مانند تکامل، انقراض و زمان عمیق با یک فسیل در تماس بود، چه رسد به اینکه عموماً پذیرفته شوند.

 در طول بسیاری از تاریخ بشر، منشأ فسیل‌ها – بدون ذکر خود زمین – از طریق تحقیقات و شواهد علمی توضیح داده نشد، بلکه توسط افسانه، خرافات و مذهب سازمان‌یافته توضیح داده شد. و اینها به تفسیرهای بسیار تخیلی منجر شد. 

اکتشافات اولیه فسیلی

بسیاری از اسکلت های حیوانات هیچ شباهتی به اسکلت های زنده خود ندارند. مورد مشخص: فیل. متخصصان به راحتی سوراخ شکاف در مرکز جمجمه خود را به عنوان محل اتصال عضلات تنه تشخیص می دهند. اما برای هر کسی که در آناتومی پروبوسید آگاه نباشد، این جمجمه‌ها کمتر شبیه فیل‌ها هستند و بیشتر شبیه به سیکلوپ‌های ترسناک و یک‌چشم توصیف‌شده در ادیسه هومر هستند .

وایکینگ ها: نگاهی به زندگی، فرهنگ و تاریخ این قهرمانان دریایی

 مایور، نویسنده کتاب The First Fossil Hunters: Paleontology in Greek and Roman Times ، فکر نمی کنند. اعضای خانواده تکاملی گسترده فیل ها، مانند Deinotherium giganteum ۱۳ فوتی ، بین میوسن میانی و پلیوسن اولیه در یونان پرسه می زدند. برخی دیرینه شناسان استدلال می کنند که این احتمال قوی وجود دارد که بقایای بیگانه آنها الهام گرفته از ظهور یکی از نمادین ترین هیولاهای اساطیر جهان باشد.

استدلال مشابهی در مورد چین نیز اعمال شده است، جایی که فسیل های سوروپود گردن دراز، مانند آنچه در شهر کی جیانگ در سال ۲۰۱۵ یافت شد، می توانست پایه و اساس داستان های قدیمی درباره اژدهاها را فراهم کند. باز هم غیر قابل قبول نیست. این کشور خانه برخی از بزرگترین ساروپودهایی است که تا به حال کشف شده است، و تا به امروز، تکه‌هایی از اسکلت‌های آن‌ها به‌عنوان «استخوان اژدها» منتقل می‌شود و در روستاهای سراسر جنوب شرقی آسیا به دلیل قدرت دارویی احتمالی‌شان فروخته می‌شود.

یک جمجمه فیل بزرگ که بالای علف نشسته است.

یک جمجمه فیل ( اعتبار : لاوانگا رانوالا / ویکی‌مدیا کامانز)

برعکس، فسیل های یافت شده در اروپای قرون وسطی و اوایل مدرن اغلب از طریق دریچه مسیحی تفسیر می شدند. در قرن هجدهم، یک پزشک معتبر سوئیسی به نام یوهان یاکوب شوچزر به طور تصادفی با چیزی برخورد کرد که در نهایت ثابت شد استخوان های یک سمندر غول پیکر است. او رساله ای گسترده منتشر کرد که در آن بقایای فسیل شده را به عنوان Homo diluvvi testis (یا «مردی که شاهد سیل بود») توصیف کرد و آن را به عنوان شاهدی بر انسان های باستانی اعلام کرد که همزمان با نوح کتاب مقدس زندگی می کردند.

زمانی که فسیل های دایناسورها به عنوان تک شاخ یا مارهای دریایی شناسایی نمی شدند – دو تفسیر بدنام دیگر – آنها را با بقایای حیوانات موجود اشتباه می گرفتند. مریوتر لوئیس، کاوشگر و سیاستمدار آمریکایی، در سفر خود به سرزمین‌هایی که در خرید لوئیزیانا به دست آورده بود، چیزی را یافت که به عنوان دنده یک ماهی عظیم توصیف کرد، اما ناظران بعدی آن را به یک دایناسور نسبت دادند. سال‌ها بعد، گیدئون مانتل، دیرینه‌شناس بریتانیایی، دندان مخروطی شکل اسپینوزاروس را با دندان یک تمساح بزرگ اشتباه گرفت.

تکامل دیرینه شناسی

اگرچه وسوسه انگیز است که این تفاسیر اولیه را به عنوان ناآگاهانه رد کنیم، اما ناعادلانه است. پلات و دیگران شواهد را بر اساس دانش خود از تاریخ طبیعی تفسیر کردند. فسیل ها به عنوان موجودات منقرض شده به رسمیت شناخته نشدند زیرا این ایده که یک گونه می تواند به طور کامل ناپدید شود هنوز به طور جدی مورد توجه قرار نگرفته بود. آنها به عنوان ماقبل تاریخ شناخته نشدند زیرا همانطور که رایلی بلک در مقاله ای برای مجله اسمیتسونیان بیان می کند ، گاهشماری های کتاب مقدس جایی برای زمان عمیق باقی نمی گذارد.

همانطور که علم قبل از رسیدن به شیمی در کیمیا چرخید ، این تفسیرهای نادرست اولیه نیز راه را برای ظهور دیرینه شناسی هموار کرد. در قرن شانزدهم، اصطلاح فسیل تقریباً به هر چیزی که از زمین کنده می شد اطلاق می شد. این بدان معنی بود که بقایای گیاهی و حیوانی در همان دسته مواد معدنی و شهاب سنگ ها قرار می گرفتند (از این رو چرا پلات استخوان خود را در فصلی که به جای حیوانات به سنگ ها اختصاص داده شده است) بحث می کند.

مورخ مارتین جی اس رودویک در مقاله‌ای توضیح می‌دهد: «مشکل اصلی در این دوره، تصمیم‌گیری درباره اینکه آیا فسیل‌ها (به معنای امروزی) منشأ آلی دارند یا نه، نبود، بلکه فهمیدن این بود که چرا چنین اشیاء متنوعی همه «سنگ‌ها» هستند. “در ترکیب.” این بحث در سال ۱۶۶۷ توسط محقق پزشکی دانمارکی نیکلاس استنو، که تمایز واضحی بین سنگ‌هایی که منشأ آلی دارند (مانند فسیل‌ها) و سنگ‌های غیر طبیعی (مانند کریستال‌ها) قائل شد، دوباره مطرح شد.

موزه ای از اسکلت موساسوروس و سایر نمونه های فسیلی.

یک اسکلت موساسور ( اعتبار : Ghedoghedo / Wikimedia Commons)

استنو از ارزیابی دقیق سن فسیل ها علاوه بر ترکیب طبیعی آنها کوتاهی کرد. او نیز مانند دیگران، تصور می‌کرد که جهان تنها چند هزار سال قدمت دارد و فسیل‌های دریایی که در خشکی پیدا کرده بود در اثر سیل بزرگ در آنجا ته نشین شده‌اند. رودویک می‌نویسد: «تاریخ طولانی ماقبل بشری، عموماً غیرقابل تصور بود، نه به این دلیل که ممکن بود به نظر می‌رسید با کتاب مقدس در تضاد باشد […]، بلکه به این دلیل که به نظر می‌رسید آن تاریخ را بی‌معنا یا اهمیت رها می‌کرد.»

گام بعدی توسط طبیعت‌شناس فرانسوی ژرژ کوویر برداشته شد که در سال ۱۸۰۸ اولین کسی بود که فسیل موزاسور را به‌طور دقیق متعلق به یک خزنده دریایی غول‌پیکر تشخیص داد که نه تنها منقرض شده بود، بلکه مدت‌ها قبل از تولد عموماً پذیرفته‌شده آن زندگی می‌کرد. زمین. مطالعات کوویر بر روی طرح‌ها و اقتباس‌های معنی‌دار اسکلت‌ها نه تنها هم عصران مذهبی‌اش را مماشات کرد. همچنین آخرین مرحله سفری بود که ما را از پلات به داروین، از اژدها به دایناسورها می برد.

برچسب ها : ،

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.