من دختر چشم آبی با رتبه دو رقمی کنکور بودم اما …
ایران نوشت: اوایل تابستان بود که همزمان با نتایج کنکور پسر جوانی همراه خانواده اش به خواستگاری ام آمدند.آنقدر از ذوق قبولی ام در کنکور آن هم با رتبه دو رقمی خوشحال بودم که نفهمیدم چطور شد به خواستگارم جواب بله گفتم جوابی که پدرومادرم مخالف آن بودند که ای کاش به حرفشان گوش می
ایران نوشت: اوایل تابستان بود که همزمان با نتایج کنکور پسر جوانی همراه خانواده اش به خواستگاری ام آمدند.
آنقدر از ذوق قبولی ام در کنکور آن هم با رتبه دو رقمی خوشحال بودم که نفهمیدم چطور شد به خواستگارم جواب بله گفتم جوابی که پدرومادرم مخالف آن بودند که ای کاش به حرفشان گوش می کردم و هیچ وقت بله نمی گفتم.
به گزارش ایران، تازه ۱۸سالگی را تمام کرده بودم که لباس سفید بخت به تن کردم پدرومادرم موافق ازدواج ام نبودند و بعد ازعروسی هم از خانواده طرد شدم .
آوردم تازه فهمید من همان دختر چشم آبی او هستم که با نازمرا بزرگ کرده است از ناراحتی بیهوش شد و روی زمین افتاد ۲ خواهرم سپیده و سعیده خیلی زود جلوی درآمدند ودرحالی که از دیدن من شوکه شده بودند مادرم را به خانه بردند .
پدر درخانه نبود ، وقتی لباسهایش را روی آویز اتاق دیدم بی اختیار آنها را به آغوش کشیدم و بوسه زدم خواهرانم پسرم آرش را به حمام بردند ومن کنار مادرم ماندم دستانش را بوسیدم….از پست پنجره به حیاط کوچک خانه مان نگاه می کردم و خاطرات مجردی درمقابل چشمانمان رژه می رفتند که ناگهان پدرم از در وارد حیاط شد.
دستش یک سطل ماست و ۲ نان سنگک بود خیلی زود خودم را از اتاق به بیرون کشاندم و به حیاط رساندم پدرم تا صورتم را دید سطل ماست از دستانش افتاد و چشمانش پر شد و من دراین لحظه به آغوش او پناه بردم او سعی داشت مرا بغل نکند اما انگار نتوانست محبت پدرانه اش را ازمن دریغ کند دقایقی من اشک ریزان در آغوش او ماندم و پشت هم طوطی وار با جملاتی کوتاه به پدرم گفتم اشتباه کردم من باید حرف شما را گو ش می کرد، کمک کن پدر….
تمام نقاط قوت و نقاط ضعف خود را شناسایی کنید؛ روی نقاط قوت خود سرمایهگذاری کنید و ضعف های خود را شناسایی کنید.
شناسایی ضعفها و محدودیتها باعث میشود که تصمیم گیریهای صحیحی داشته باشید و با شجاعت به سمت اهداف خود گام بردارید.شک و تردید،شک و تردید بیصدا وارد قلب افراد میشوند و آنها را به انسانهای ترسو تبدیل میکند. شک و تردید باعث میشوند نگران عواملی باشید که اهمیت زیادی ندارند؛ برای مثال باعث میشود همیشه این سوال را بپرسید که اگر تصمیمی که میگیرم درست نباشد چه اتفاقی میافتد.
تنبلی و راحتطلبی،همه افراد دوست دارند در رفاه و آسایش باشند و به خود زحمت فکر کردن ندهند؛ معمولا افرادی که از روی تنبلی و راحتطلبی تصمیمگیری میکنند، همه راهحلها را در نظر نمیگیرند و فقط به راحتترین راهحل فکر میکنند. بهتر است برای داشتن تصمیم گیری درست و پیشرفت در زندگی، از روی تنبلی و راحتطلبی تصمیمگیری نکنید.
عجله کردن،زمانی که با عجله تصمیمگیری میکنید، تمرکز زیادی ندارید؛ در این حالت بهتر است ذهن خود را آرام کنید و با دور شدن از مشغولیتها با تمرکز بیشتری تصمیمگیری کنید. عجله کردن باعث میشود شما همه راهحلها را پیدا نکنید و حتی تصمیم گیری اشتباهی داشته باشید.بی تجربه بودن،یکی دیگر از عوامل تصمیم گیریهای نادرست، بیتجربه بودن است. برخی والدین با وسواس زیادی برای فرزندان خود برنامهریزی میکنند و این مسئله باعث میشود فرزندان در آینده نیز تجربه کافی و لازم برای تصمیمگیریهای درست و بهموقع نداشته باشند.
نظرسنجی از افراد زیاد،برای تصمیمگیری، مشورت کردن با افراد آگاه کار بسیار خوبی است؛ اما اگر از هر کسی نظرخواهی کنید، راه حلهای زیاد و متفاوت شما را سردرگم میکنند و با درگیر کردن ذهن شما باعث ایجاد شک و تردید در تصمیمگیری میشوند. پس بهتر است برای نظرسنجی به سراغ افراد کمتر اما با تجربه بالاتر بروید.
نداشتن اطلاعات کافی، گاهی اوقات نداشتن اطلاعات کافی باعث تصمیم گیریهای اشتباه و پشیمانی میشود. بهتر است برای تصمیمگیری صحیح، درباره موضوع مورد نظر بیشتر تحقیق کنید و کتابهای بیشتری مطالعه کنید تا با استفاده از آنها راهحلهای منطقی پیدا کنیدو درنهایت سماجت،سماجت یکی دیگر از عوامل تردید در تصمیم گیریها است که باعث میشود متوجه راه حلهای درستتر و منطقیتر نشوید. سماجت زیاد باعث میشود که منطق خود را از دست دهید و به جای موارد مهم روی چیزهایی تمرکز کنید که اهمیت زیادی ندارند.
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰