?>
تاریخ انتشار : دوشنبه 9 مرداد 1402 - 0:43
کد خبر : 19028

دختر ۱۶ ساله : او آنچنان بلایی سرم آورد که …

دختر ۱۶ ساله : او آنچنان بلایی سرم آورد که …

دختر نوجوان ۱۶ ساله که در پی یک شکست عشقی و تلخکامی های زندگی، قصد داشت با خودکشی هولناک به زندگی خود پایان دهد. او درباره سرگذشت خود گفت: من برای هیچ کس مهم نیستم! کسی مرا دوست ندارد به گونه ای که حتی از مهربانی و محبت های من سوء استفاده می کنند.همسرم پیام

دختر نوجوان ۱۶ ساله که در پی یک شکست عشقی و تلخکامی های زندگی، قصد داشت با خودکشی هولناک به زندگی خود پایان دهد.

blank

او درباره سرگذشت خود گفت: من برای هیچ کس مهم نیستم! کسی مرا دوست ندارد به گونه ای که حتی از مهربانی و محبت های من سوء استفاده می کنند.

همسرم پیام داد که قصد دارد با دختر دیگری ازدواج کند

من فرزند طلاقم و در زندگی محبت های خانوادگی را تجربه نکردم! پدر و مادرم از یکدیگر جدا شدند و مادرم سرپرستی من و خواهرم را به عهده گرفت چرا که پدرم مردی خیانتکار بود، او فقط به خوشگذرانی ها و هوسرانی های خودش می اندیشید و حتی حاضر بود مرا هم قربانی همین هوسرانی ها بکند، به همین دلیل هم مادرم از او جدا شد و با کارگری به تامین هزینه ها و مخارج زندگی من و خواهر بزرگم پرداخت.

تنهایی باعث شد تن به ازدواج موقت بدهم / اشتباه بزرگی کردم

تا این که بالاخره در همین شرایط خواهرم ازدواج کرد و من تنهای تنها شدم چرا که او سنگ صبورم بود و من همواره با خواهرم رازهایم را در میان می گذاشتم! و با او درددل می کردم! در همین روزهای تنهایی بود که به پسر جوانی به نام «جواد» علاقه مند شدم و به او دل بستم، در واقع آن پسر همه چیز من شد و من آن قدر به او اعتماد پیدا کردم که همه مشکلات و رازهای زندگی ام را برایش بازگو می کردم، ولی او هم ناگهان به من خیانت کرد و با دختر دیگری آشنا شد.

دختر خاله ام گفت :می خواهم از تو انتقام بگیرم تا دیگر ثروت شوهرت را به رخم نکشی

او هم این گونه مرا در حالی تنها گذاشت که احساس کردم بازیچه ای شده ام که برای کسی اهمیت ندارم! من به امید ازدواج به او عشق می ورزیدم ،ولی از فرجام این روابط خیابانی هیچ گونه آگاهی نداشتم! باورم نمی شد کسی را که تا این اندازه دوست داشتم چنین بلایی به سرم بیاورد! بیچاره مادرم در خانه های مردم شب و روز کار می کند تا من دغدغه ای نداشته باشم! او آبروداری می کند و مشکلش را به هیچ کس نمی گوید حتی از خانواده خودش کمک نمی گیرد و من هم وقتی این روزها را می دیدم دلم به حال مادرم می سوخت، این بود که تصمیم به خودکشی گرفتم چرا که همه آدم ها مانند هم هستند و هیچ کس قصد کمک به دیگری را ندارد، آن ها از این شرایط زندگی تاسف بار ما هم سوء استفاده می کنند و …

برچسب ها : ،

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 1 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۱
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.