همراه دوستم به خانهای در جنوب تهران رفتیم/ آنجا فهمیدم که خانه ی مجید است و ایکاش هیچ وقت نمی رفتم
داستان این پرونده مربوط به شکایت دختری به نام مینا میشود. این دختر ۱۷ ساله در شکایت خود گفت: پدرم مردی معتاد است که از چند سال پیش به زندان افتاده از طرفی مادرم نیز به دلایلی صلاحیت اخلاقی سرپرستی من را ندارد به همین دلیل دادگاه من را به یک مؤسسه خیریه سپرده است
داستان این پرونده مربوط به شکایت دختری به نام مینا میشود.
این دختر ۱۷ ساله در شکایت خود گفت: پدرم مردی معتاد است که از چند سال پیش به زندان افتاده از طرفی مادرم نیز به دلایلی صلاحیت اخلاقی سرپرستی من را ندارد به همین دلیل دادگاه من را به یک مؤسسه خیریه سپرده است و من در آنجا با دختران دیگر زندگی میکنم و در دبیرستان درس میخوانم. مشکلم از وقتی شروع شد که یکی از دوستانم به نام مریم با پسری به اسم مجید دوست شد.
مریم مرتب از مجید برایم تعریف میکرد و میگفت او پسر خیلی خوبی است و انها به هم علاقه دارند.
بعد از مدتی به من پیشنهاد داد همراه آنها به تفریح بروم. من هم قبول کردم و ما چند باری با هم بیرون رفتیم تا اینکه یکبار مجید گفت به من علاقهمند شده است و میـــخواهد با من دوست باشد.
من پیشنهاد او را رد کردم و بعد از آن هیچ تماس و ملاقاتی بین ما نبود، اما مریم هنوز با مجید دوست بود و رابطه آنها ادامه داشت.
دختر جوان در ادامه شکایت خود توضیح داد: مدتی از این ماجرا گذشته بود تا اینکه یک روز مریم از من خواست همراه او به خانه یکی از دوستانش بروم. من هم قبول کردم و با هم به خانهای در جنوب تهران رفتیم. بعد از ورود به منزل فهمیدم آنجا خانه مجید است، درحالیکه مریم حرفی دراینباره به من نزده بود. مریم بعد از رودررویی من و مجید ما را ترک کرد و از خانه بیرون رفت. بعد از آن مجید با قمه من را تهدید کرد و مورد تجاوز قرار داد.
او تهدیدم کرد نباید در این باره به کسی حرفی بزنم وگرنه اتفاق بدی برایم خواهد افتاد، اما من در نهایت تصمیم گرفتم از این پسر شکایت کنم.به گزارش سایت تالاب پلیس بعد از دریافت این شکایت سعی کرد مجید را پیدا و بازداشت کند، اما ردی از او به دست نیامد تا اینکه دختر نوجوان اینبار همراه مددکارش به دادگاه رفت و توضیح داد: روزی که مریم مرا به خانه آن پسر برد از مسیرهای فرعی و پیچدرپیچ رفتیم به همین دلیل من نشانی خانه مجید را بلد نیستم.
و نتوانستم آنجا را به مأموران نشان بدهم، اما یک عدد تلفن از او دارم که فکر میکنم با آن بشود این پسر را پیدا کرد. قضات بعد از دریافت عدد تلفن از شرکت مخابرات خواستند مالک خط را معرفی کند از سویی دستور بازداشت مجید را نیز صادر کردند تا بعد از حضور او در دادگاه حرفهای متهم را نیز بشنوند و در این باره تصمیمگیری کنند.
بیشتر بخوانید:
“الهه جون” اسم مستعار پسرخاله ام بود که با همسرم رابطه داشت
کمال ۹ ماه قبل به من تجاوز کرد و من باردار شدم؛ حالا بچهام به دنیا آمده و…
زن شوهردار: رابطه نامشروع ما تا جایی پیش رفت که «مغول» دیگر اجازه نمی داد من در حضور شوهرم لباس راحتی بپوشم
برچسب ها :تجاوز ، حوادث چمدون ، خیانت ، رابطه نامشروع
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰