?>
تاریخ انتشار : شنبه 24 تیر 1402 - 12:28
کد خبر : 12374

وقتی به خودم آمدم که آن شیطان خیابانی با عشوه آشیانه ام را ویران کرده بود

وقتی به خودم آمدم که آن شیطان خیابانی با عشوه آشیانه ام را ویران کرده بود

مرد فریفته با اشاره با اینکه آن زن با عشوه  و ظاهر جذاب مرا فریب داد، می گوید: وقتی با او رابطه برقرار کردم فکر می کردم شیطان فریبم داده است ولی در واقع در طول این مدت من با خود شیطان ملاقات می‌کردم.   سرویس جوادث چمدون ؛مرد ۴۰ ساله درباره سرگذشت خود گفت:

مرد فریفته با اشاره با اینکه آن زن با عشوه  و ظاهر جذاب مرا فریب داد، می گوید: وقتی با او رابطه برقرار کردم فکر می کردم شیطان فریبم داده است ولی در واقع در طول این مدت من با خود شیطان ملاقات می‌کردم.

 

سرویس جوادث چمدون ؛مرد ۴۰ ساله درباره سرگذشت خود گفت: ۱۶ سال قبل با «فائزه» ازدواج کردم.

او دختری باوقار و مهربان بود که خیلی از پسرهای فامیل دوست داشتند به خواستگاری اش بروند اما همه می‌دانستند که «فائزه» به آن‌ها پاسخ مثبت نمی‌دهد.

در این شرایط من دل به دریا زدم و از خانواده ام خواستم تا او را برایم خواستگاری کنند.

ماجرای دادخواست عجیب طلاق در دادگاه خانواده تهران/ماجرا چه بود؟

زمانی که فهمیدم «فائزه» نظر مثبتی به من دارد انگار در این عالم زندگی نمی‌کردم.

خلاصه خیلی زود مراسم سنتی برگزار شد و من و او زندگی عاشقانه‌ای را زیر یک سقف آغاز کردیم و صاحب دو فرزند دختر و پسر زیبا شدیم.

بعد از مدتی من در یک شرکت صنعتی کار پیدا کردم با اینکه مستاجر بودیم ولی همسرم هیچ گاه مرا سرزنش نمی‌کرد و با همه سختی‌ها در کنارم بود تا این که به فاصله یک سال پدر من و پدر «فائزه» فوت کردند و بدین ترتیب ارثیه قابل توجهی به ما رسید.

من هم با تقسیم ارثیه بین وراث، یک واحد مسکونی خریدم تا از مستاجری نجات پیدا کنم .

مبلغی را هم برای خرید یک دستگاه خودروی شاسی بلند هزینه کردم چرا که از همان دوران نوجوانی همواره آرزو داشتم روزی خودروهای گران قیمت سوار شوم،.

زن جوان:من چوب اعتماد بیش از حد به آدم ها را خورده و تاوان سنگینی پرداخته ام

اما حدود ۶ ماه قبل ناگهان راننده یک دستگاه خودروی پی کی بدون توجه به اطراف از خیابان فرعی وارد بلوار شد و خسارت جزئی به خودروی من وارد کرد.

آن راننده جوان که آرایش غلیظی داشت و لباس‌های نامتعارفی نیز پوشیده بود با طنازی و التماس مدعی شد که بخشی از خسارت خودروام را بگیرم تا او مجبور نشود که از بیمه استفاده کند چون تخفیف بیمه‌اش از بین می‌رود.

من هم که دیگر با دیدن  عشوه و وضعیت ظاهری آن زن جوان، دچار وسوسه‌های شیطانی شده بودم، پیشنهادش را پذیرفتم و او شماره تلفن خودش را برای هماهنگی‌های بعدی در اختیارم گذاشت.

با اولین تماس تلفنی، چنان مرا با عشوه و جملات وسوسه انگیز و عاشقانه فریب داد که دیگر فقط به ارتباط با او می‌اندیشیدم و از خیر خسارت مالی گذشتم.

مجازات عجیب برای مرد خیانت کار/ یا جشن طلاق بگیر یا تمام مهریه ام را می گیرم

به همین دلیل هم به صورت پنهانی یک سیم کارت جدید خریدم که بتوانم با او در ارتباط باشم.

خلاصه طولی نکشید که به بهانه‌های مختلف با او قرار می‌گذاشتم و با هم به رستوران‌های اطراف شهر می‌رفتیم در حالی که من تاکنون حتی یک بار هم همسر و فرزندانم را به رستوران نبرده بودم.

آن زن که فقط با آرایش‌های عجیب وغریب  و عشوه خودش را زیبا جلوه می‌داد به گونه‌ای مرا خام طنازی‌ها و عشوه گری هایش کرده بود که دیگر همسرم را نیز از یاد بردم و مدام برایش هزینه می‌کردم .

چون نزد او مردی پولدار جلوه کرده بودم که خانه و ماشین آن چنانی دارم!

 

ولی یک روز وقتی همسرم داخل پارکینگ در حال شست وشو و تمیزکاری خودروام بود، گوشی تلفن مخفی مرا از زیر کف پوش صندلی پیدا کرده بود که این گونه همه چیز لو رفت و من نتوانستم رابطه ام را با آن زن جوان انکار کنم چرا که او همه پیام‌ها و تصاویر را دیده بود.

بعد از این ماجرا اگر چه حقیقت را به همسرم گفتم که فریب عشوه‌گری‌های آن زن را خورده ام، اما او همه این ماجراها را به پای «خیانت و هوسرانی» نوشت و تصمیم به طلاق گرفت.

من هم زمانی به خودم آمدم که دیگر خیلی دیر شده بود و آن شیطان خیابانی آشیانه ام را ویران کرده بود.

در واقع در طول این مدت من با خود شیطان ملاقات می‌کردم و خودم را زرنگ می‌دانستم.

حالا هم که به اشتباه و خطای بزرگم در زندگی پی برده ام، همسرم حاضر نیست مرا ببخشد و به خاطر دو فرزندم به زندگی با من ادامه بدهد.‌ای کاش …

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.