زن ۴۲ساله که برای جلوگیری از آبروریزی و افشای راز خیانتهایش قدم به کلانتری گذاشته بود، با بیان اینکه عذاب وجدان از یک سو و تهدید به افشای راز خیانتآمیز از سوی دیگر روزگارم را سیاه کرده است به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری گفت: در یکی از شهرهای استان قم زندگی میکنم و سه فرزند دارم که بزرگترین آنها پسری ۱۸ساله است.
زن ۴۲ساله افزود: ترس از یک رسوایی بزرگ زندگیام را در آستانه نابودی قرار داده است به گونهای که شبها و روزها را با کابوسی وحشتناک میگذرانم و به فردی پرخاشگر و عصبانی تبدیل شدهام.
وی گفت: همسرم نیز در یکی از شرکتهای دولتی کار میکند و اوضاع مالی خوبی داریم. در این سالها زندگی خوب و آرامی را تجربه کردم تا اینکه شش ماه قبل سوار یکی از تاکسیهای اینترنتی شدم و با راننده خودرو که مردی جاافتاده و حدود ۵۰ساله بود به گفتوگو پرداختم.
این زن اظهار کرد: صحبتها که از گرانی اجناس و مشکلات روزمره آغاز شده بود، در طول مسیر به درد و دلهای خصوصی کشید.
وی بیان کرد: راننده که مردی موقر و خوش بیان بود کارتی را به من داد که روی آن شماره تلفن و مشخصاتش درج شده بود.
زن ۴۲ ساله افزود: وقتی به مقصد رسیدیم به من ابراز علاقه کرد وگفت که هر زمان کاری داشتم با او تماس بگیرم.
وی گفت: حدود یک هفته از این ماجرا گذشته بود که روزی بدون هدف با او تماس گرفتم. همایون از شنیدن صدایم خیلی خوشحال شد و با خوشرویی از من استقبال کرد.
این زن در ادامه افزود: من هم که به خاطر تعریف و تمجیدهای ظاهری خود را دختری مجرد معرفی کرده بودم دقایقی را با او به گفتوگو پرداختم و این گونه قرار شد دوباره یکدیگر را ملاقات کنیم اما این دیدارها و تماسها ادامه یافت به طوری که بارها به مکانهای خلوت رفتیم و از مسائل خصوصی زندگی سخن گفتیم.
وی گفت: همایون مدعی بود همسرش بسیار بداخلاق است و چیزی از ظرافتهای زنانه نمیداند به همین دلیل از زندگی خصوصیاش لذت نمیبرد و دوست دارد بیشتر در کنار من باشد.
زن ۴۲ ساله اظهار کرد: در حالی به این معاشرتهای غیراخلاقی ادامه میدادم که دچار عذاب وجدان شدیدی شده بودم ولی چرب زبانی و خوش اخلاقیهای همایون مرا مجاب میکرد تا همچنان به این رابطه پنهانی ادامه بدهم.
وی بیان کرد: چندبار در غیاب همسر همایون به منزل او رفتم اما نمیدانستم که او از صحنههای حضورم در منزلش به طور مخفیانه فیلم و عکس تهیه کرده است.پ
این زن گفت: با وجود این مدتی بعد پی به اشتباهم بردم و تصمیم به قطع ارتباط با همایون گرفتم ولی در همین روزها همسر همایون که به او مشکوک شده بود با بررسی گوشی تلفنش پی به ارتباط من و او برد.
وی در پایان افزود: از آن روز به بعد “سپیده” با من تماس میگیرد و تهدید میکند که با ارسال عکسها و فیلمها برای خانوادهام ماجرای خیانتهایم را برای همسرم بازگو خواهد کرد، حالا این ماجرا به کابوسی وحشتناک برایم تبدیل شده است.
شایان ذکر است بررسیهای کارشناسی و روانشناختی این پرونده با صدور دستوری ویژه از سوی سرهنگ سید عباس شریفی (رئیس کلانتری امام رضا(ع) ) توسط مشاوران زبده دایره مددکاری اجتماعی آغاز شد.
شیوا به عنوان مشتری به مغازهای که آنجا کار میکردم، میآمد تا اینکه …
در آخرین دعوا به همسرم گفتم آبرویش را میبرم حتی به قیمت آبروی خودم …
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 1 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۱