تمرین عشق / عشق چیست و آیا می توان آن را تمرین کرد و آموخت؟

تمرین عشق چیست ؟دوست داشتن سخته؟ آیا می توان عشق را آموخت و چگونه؟ چه زمانی واقعاً عشق می ورزیم و چه زمانی از منیت خود لذت می بریم؟

آیا می شود تمرین عشق حقیقت دارد؟ چگونه می توان تمرین عشق را یاد گرفت ؟

چگونه باید با یک کودک رفتار کرد تا با شخصیتی بالغ رشد کند که قادر به دوست داشتن باشد؟

چه زمانی عشق فقط ما را قوی تر می کند بدون اینکه شخصیت ما را تخریب یا سرکوب کند؟

پاسخ به این سؤالات مهم را می توان در کتاب « هنر عشق ورزیدن» اثر اریش فروم روانکاو و فیلسوف آلمانی یافت.با این مقاله اختصاصی از چمدون  تا انتها همراه باشید.

---

در دانستنی های چمدون می خوانید :

۵حقیقت جالب در مورد سیمون بولیوار که نمی دانید

---

اگرچه اینها تنها موضوعاتی نیستند که فروم در تحقیقات خود به آن اختصاص داده است، نظریه او در مورد عشق شایسته توجه ویژه است.

زیرا تمام جنبه های این پدیده را در بر می گیرد: عشق به والدین، شخص از جنس مخالف ،خود و زندگی .

 چگونه و چرا هنر عشق ورزیدن نوشته شد؟

دهه ۱۹۵۰ دوره ای بود که جنگ جهانی دوم نسبتاً اخیراً پایان یافته بود. همه چیز در حال توسعه، تغییر و پیشرفت بود.

دوران سرمایه داری داشت به اوج خود می رسید. در نتیجه، نهاد خانواده نیز تغییر کرد.

خلق هنر عشق ورزیدن

در سال ۱۹۵۶، اریش فروم اثر  هنر عشق ورزیدن را خلق کرد . فروم در این اثر خوانندگان را نه تنها با نظریه عشق خود آشنا می کند.

بلکه نظرات روان شناسان و متفکران دیگر را نیز لمس می کند. او با فروید موافق نیست و خاطرنشان می کند که ذات انسان شور و شوق انسان است و اضطراب آنها محصول فرهنگ است.

بنابراین، خواننده از مواضع مختلف به موضوع عشق نگاه می‌کند و می‌تواند نظری را که به قلب خود نزدیک‌تر است، انتخاب کند.

عشق مانند موسیقی است

به عقیده نویسنده، عشق مانند موسیقی و نقاشی هنری است. عشق، مانند هر فعالیت دیگری، نیاز به یادگیری دارد .

این باید یک فرآیند آگاهانه باشد. مانند هر تجارت دیگری، عشق نه تنها به جذب نظری دانش، بلکه به تمرین نیز نیاز دارد.

عشق مستلزم کار مداوم بر روی خود و خودبخشی است. تنها با رهایی کامل افکار و احساسات یک فرد می تواند واقعاً عاشق باشد.

---

این مطلب جذاب را از دست ندهید :

رگنار لودبروک وایکینگ افسانه ای که بود

---

«هنر دوست داشتن»  اثری مهم است که مفاهیم عشق را که فیلم‌ها، رمان‌ها و رسانه‌ها شکل داده‌اند، از بین می برد.

راز هنر دوست داشتن چیست؟

فروم در صفحات اول کارش هشدار می دهد که خواندن هنر عشق ورزیدن برای هرکسی که انتظار آموزش قابل دسترس در هنر عشق را دارد ناامید خواهد شد.

در اینجا مانند کتاب های درسی راهنمایی روشنی وجود ندارد. این کار کسی را بدون سوال باقی نمی گذارد.

اما این همان کتابی است که خواننده را پس از مطالعه دقیق به سمت پاسخگویی به سؤالات سوق می دهد.

راز  هنر عشق ورزیدن  در این است که پس از خواندن آن، هر فردی چیز جدیدی را کشف می کند که تاکنون ناشناخته است.

و این “تازه” تغییرات عملی را در زندگی آنها به ارمغان می آورد و به آنها کمک می کند هماهنگی و شادی پیدا می کند.

---

۱۱ توصیه پیش‌پاافتاده اما تأثیرگذار برای عشق ورزیدن در زندگی مشترک

---

این کتاب علاوه بر مبانی نظری، حاوی نظر شخصی نویسنده در مورد چگونگی عشق ورزیدن است.

عشق راه نجات است

فروم معتقد است که تنها با رهایی از تمام توهمات و تعصبات، فرد می تواند خود را در عشق به دیگری بسپارد.

 

کار اریش فروم فراتر از حوزه روانشناسی است و بسیار عمیق تر از ارائه دانش در مورد چگونگی دوست داشتن کسی است.

نویسنده از خود عشق صحبت می کند – معنی، ماهیت و اشکال آن. او همچنین به اهمیت عشق والدین برای رشد کودک اشاره می کند.

هنر دوست داشتن  چیزی فراتر از یک اثر علمی است. این نامه ای است سرگشاده به همه که اندیشه های فیلسوف در آن نهفته است .

دوست داشتن یا دوست داشته شدن

فروم توانایی دوست داشتن را به دو دسته تقسیم کرد: دوست داشتن و دوست داشته شدن. 

همچنین دسته اول را عشق سالم و دسته دوم را عشق ناسالم نامید.

 دوست داشتن از ویژگی های یک شخصیت بالغ و سالم است. 

از سوی دیگر، دوست داشته شدن از ویژگی های شخصیتی نابالغ و ناسالم است.

علاوه بر این، این روانشناس دو تفاوت دیگر بین عشق بالغ و عشق نابالغ نام برد:

 

1. «دوست دارم چون دوست دارم» عشقی نابالغ و کودکانه است.
   “من را دوست دارند زیرا دوست دارم” عشق بالغ است.
2. “من تو را دوست دارم زیرا به تو نیاز دارم” شعار عشق نابالغ است. اعتراف آن به نظر می رسد “من به تو نیاز دارم.”
   “من به تو نیاز دارم زیرا دوستت دارم” عشق سالم و بالغ را اعلام می کند.

 

عشق نابالغ، یا اتحاد همزیستی، همانطور که فروم آن را نامیده است، نویسنده به دو نوع دیگر تقسیم می کند:

1. مازوخیسم این یک شکل منفعلانه از عشق ناسالم است که در آن یکی از شرکت کنندگان نمی تواند تنهایی و انزوا را تحمل کند و به شرکت کننده دیگر اجازه می دهد آنها را کاملاً کنترل کند. کنترلر هدایت و محافظت می کند. مازوخیست قدرت شخص دیگری را دست بالا می گیرد و او را مرکز زندگی خود قرار می دهد.
2. سادیسم سادیست همچنین سعی می کند از تنهایی و تنهایی دور شود. او همچنین سعی می کند یک رابطه ایجاد کند، اما به روشی فعال. فرد سادیست می خواهد بر طرف مقابل مسلط و کنترل کند و در نتیجه نفس خود را ارضا کند.

هنر دوست دادن چیست ؟

بنابراین،  هنر دوست داشتن  فقط کتابی در مورد عشق نیست، بلکه منبع کاملی از دانش در مورد تبدیل شدن به یک فرد بالغ، بالغ و خودکفا است.

این یک راهنمای صادقانه برای درک ماهیت عشق، هدف و جایگاه آن در زندگی ما است.

علاوه بر این، به تمایز بین روابط نابالغ و ناسالم و عشق واقعی و سالم کمک می کند.

بنابراین،  هنر دوست داشتن  فقط کتابی در مورد عشق نیست، بلکه منبع کاملی از دانش در مورد تبدیل شدن به یک فرد بالغ، بالغ و خودکفا است.

این یک راهنمای صادقانه برای درک ماهیت عشق، هدف و جایگاه آن در زندگی ما است.

علاوه بر این، به تمایز بین روابط نابالغ و ناسالم و عشق واقعی و سالم کمک می کند.

انواع عشق پیشنهادی اریش فروم

فروم معتقد بود که عشق یک نگرش، جهت گیری یک فرد است. اشیاء عشق می توانند متفاوت باشند.

بر اساس آن فروم طبقه بندی انواع عشق را پیشنهاد کرد :

 

1. محبت برادرانه. این اساس هر نوع عشق دیگری است. عشق برادرانه عبارت است از مراقبت، مسئولیت، احترام، درک و پذیرش موجود زنده دیگر و میل به طولانی کردن عمر او. این عشق برابر است و می تواند همزمان به چندین شیء هدایت شود.
2. عشق مادرانه. این عشق بی قید و شرط به یک موجود درمانده است. این بر اساس این ایده است که یک فرد باید آسایش و ایمنی را برای موجود زنده دیگری فراهم کند و آنها را از خطر محافظت کند. این می تواند عشق یک مادر به فرزندش و عشق بزرگترها به یکدیگر باشد.
3. عشق اروتیک. این نوع عشق فقط متوجه یک شی است. اساس آن وحدت و ادغام کامل با یک نفر است. این نوعی عشق ترجیحی است.
4. عشق به خود برای دوست داشتن دیگران و دوست داشتن آنها به یک اندازه، یک فرد باید خودش را دوست داشته باشد. در این مورد، ما از خودخواهی صحبت نمی کنیم. برعکس، خودخواه هیچ کس از جمله خود را دوست ندارد.
5. عشق به خدا. اساس این نوع زندگی، نیاز به وحدت و تعلق است. فروم عشق به خدا را به عنوان خودسازی فرد، جستجوی خود و مسیری از عشق بی قید و شرط به انتخاب آگاهانه درک کرد.

عشق به پدر و مادر

علاوه بر این انواع، فروم اولین کسی بود که بین عشق پدری و مادری تمایز قائل شد.

او عشق مادرش را بی قید و شرط خواند. مادر فرزند را به خاطر وجودش دوست دارد.

اما عشق پدر را باید به دست آورد. پدران فرزندان را دوست دارند زیرا انتظارات آنها را برآورده می کنند، مانند آنها هستند، نیازها را برآورده می کنند و وظایف خود را انجام می دهند.

وظیفه هر فردی این است که به عنوان یک شخص رشد کند و عشق پدری و مادری را در درون خود به یک توانایی ثابت برای عشق ورزی پیوند دهد.

یک فرد بالغ بدون قید و شرط خود را دوست دارد و همزمان به طور مشروط برای آنچه انتظاراتش را برآورده می کند دوست دارد.

 

تمرین عشق

واقعاً تمرین عشق چه چیزی را شامل می شود؟ «هنر دوست داشتن» راه‌حل‌های سریع یا راه‌هایی برای شروع فوری عاشق شدن در اختیار خوانندگان قرار نمی‌دهد.

برعکس، فروم معتقد است که این یک تجربه منحصر به فرد و شخصی است که تنها می توان آن را تجربه کرد.

 

در تعقیب عشق نابالغ، افراد بر جذابیت بیرونی، ثروت و اعتبار تکیه می کنند.

مردان اغلب بر شانس و ثروت تمرکز می کنند و زنان بر ظاهر و زیبایی (شکل، لباس).

اما عشق سالم و بالغ چطور؟ چگونه به آن دست یابیم؟ به گفته فروم، استاد شدن در عشق ورزیدن مستلزم نظم و انضباط و سخت کوشی است.

فرد باید روی هر زمینه ای از زندگی تمرکز کند و در تلاش برای موفقیت صبور باشد.

 

اینها راه هایی هستند که از طریق آنها می توانیم عشق بالغ را توسعه دهیم و تمرین کنیم:

 

• تمرین نظم و انضباط: اولین قدم برای تسلط بر هنر عشق، تمرین نظم و انضباط است. این شامل کار فعالانه روی خود، توسعه همدلی و خودآگاهی و یادگیری شناخت نیازهای عاطفی خود است.

• توسعه تمرکز: تمرکز مهم است زیرا به تمرکز توجه و حذف عوامل حواس‌پرتی کمک می‌کند. با تمرکز بر لحظه حال، می توان توانایی خود را در همدلی و شناخت نیازهای دیگران افزایش داد.

• توسعه صبر: فروم معتقد بود که صبر کلید تسلط بر هنر عشق است زیرا به درک فرآیند رشد احساسات برای شخص دیگر به جای انتظار رشد ناگهانی یا آنی آنها کمک می کند.

• تمرین خودآگاهی: در نهایت مهمترین عامل در تسلط بر هنر عشق، خودآگاهی است. با آگاهی بیشتر از احساسات، نیازها و خواسته‌های خود، می‌توان نیازهای دیگران را بهتر درک کرد و حس ارتباط را تقویت کرد.

 

اینها مراحلی است که فروم معتقد بود به عشق واقعی و بالغ منجر می شود.

بنابراین عشق از نظر اریش فروم چیست؟

عشق نه تنها علاقه به زندگی و رشد هدف عشق بلکه علاقه به رشد خود، شناخت بی پایان از خود و موضوع عشق است.

به گفته فروم، عشق یک احساس عاطفی نیست که در دسترس همه باشد.

در عوض، عشق ناشی از کار آگاهانه روی خود است و نشانگر بلوغ شخصی است.

 

فردی که عشق ورزیدن را بلد باشد می تواند با هر فردی کنار بیاید زیرا دائماً خود و دیگران را می شناسد و می داند چگونه بر موانع درونی غلبه کند.

میل و توانایی عشق ورزیدن مهمتر و قویتر از داشتن هدف عشق است.

 

توانایی دوست داشتن از ویژگی های شخصیت های بالغ و بالغ است.

ما در مورد توانایی مسئولیت پذیری، انتخاب آگاهانه و مسئولیت پذیری در قبال عواقب آن، باز بودن برای چیزهای جدید، یادگیری، تغییر زندگی و تغییر خود برای درک توانایی ها و فرصت های شخصی صحبت می کنیم.

 

اکنون به یاد بیاورید که مردم معمولاً چه چیزی را عشق می نامند، چگونه رفتار می کنند و چگونه به عشق خود اعتراف می کنند.

برای مثال واضح، عشق نوجوان یا زوج‌های کودکی را به یاد بیاورید که در آنها حسادت، کنترل کامل و سرکوب غالب است. پس آیا بالاخره عشق است ؟