خودم را تافته جدا بافته از دیگران می پنداشتم و مانند همه دخترانی که در این دام افتاده اند تصور می کردم عشق من و بابک پاک است و ما با هم ازدواج می کنیم.

دختر خردسالم گفت مامان با شهاب در اتاق تنها هستند /به همسرم تعرض کرده بود.در اطراف شهرری جسد مرد جوانی در کوچه ای کشف شد و تحقیقات ماموران برای احراز هویت وی و علت مرگش آغاز شد.

مرد شیطان صفتی که دختر نوجوان را به زور سوار خودرو اش کرده بود و مرتبا به اون تعرض میکرد

در خانواده ای سنتی به دنیا آمدم پدرم کارگر ساده یکی از سازمان های خدماتی بود که تنها اندکی خواندن و نوشتن می دانست اگرچه پدرم مردی ساده دل و دوست داشتنی بود اما برای حضور در اجتماع و معاشرت من با دیگران بسیار سخت گیری می کرد او حتی معتقد بود به هیچ وجه

قتل فجیعی ناموسی در تهران در حالی رقم خورد که مقتول به خانه دختر مورد علاقه اش رفته و در حالی که مادرشوهر او را را در اتاقی زندانی کرده بود به زن شوهر دار تجاوز کرد..

باورم نمی شد که من زن سوم آرش باشم او پنهانی ازدواج کرده بود و …

من دردم را به چه کسی بگویم؟! به کجا شکایت ببرم؟! ۱۵ماه است دودختر کوچکم یک قطره آب‌شده و به زمین فرورفته‌اند. نمی‌دانم چه بلایی سر آنها آمده و چه وضعیتی دارند. مگر پلیس نباید به داد امثال من برسد؟»

مرد جوان که به دنبال رابطه پنهانی با یک زن وی را کشته بود پای میز محاکمه ایستاد و سعی کرد با دروغگویی‌هایش خودش را بی‌گناه نشان دهد اما قضات دادگاه با توجه به مدرک‌های موجود در پرونده وی را به قصاص محکوم کردند.

یکبار که به خانه آمده بودم با لباسهای یک زن روی زمین برخورد کردم و زمانی که وارد اتاق خواب شدم چیزی را دیدم که نباید می دیدم… تحمل بی بند وباری و مشروب خوری پرهام را نداشتم

زن جوان توضیح می‌دهد چگونه رویای ازدواج با مردی ثروتمند زندگی او را تباه کرد