دکتر بـهزاد چاوشـی روان شناس بالینی
با استاد دانشگاهم در رابطه ام / او ۵۵ سال دارد و متأهل است
من یه چند ماهی هست که با استاد دانشگاهم وارد رابطه عاشقانه شدم، ایشون ۵۵ سالشه و زن و بچه داره. ما با هم رابطه جنسی هم داریم و همه چی خیلی خوب و عاشقانهاس، حتی ایشون میگه خانمم میدونه که من در رابطه دیگهای هستم و میگه ما ازدواجمون بازه و ما همیشه میتونیم
من یه چند ماهی هست که با استاد دانشگاهم وارد رابطه عاشقانه شدم، ایشون ۵۵ سالشه و زن و بچه داره.
ما با هم رابطه جنسی هم داریم و همه چی خیلی خوب و عاشقانهاس، حتی ایشون میگه خانمم میدونه که من در رابطه دیگهای هستم و میگه ما ازدواجمون بازه و ما همیشه میتونیم با هم باشیم. فقط ایشون از من رابطه bdsm میخواد و من هم چون ایشون دوست داره اوکی دادم ولی گاهی خیلی شدید میشه طوری که من دو بارم کارم به اورژانس کشیده.
البته بعدش خیلی ازم مراقبت میکنه ایشون و رفتارش خیلی خوبه و این فقط موقع رابطه هست. یه چیزی که داره منو ناراحت میکنه اینه که ما با هم اصلا بیرون نمیریم و ایشون میگه بهتره که کسی ندونه همه مثل ما باز و راحت فکر نمیکنن.
به طور اتفاقی متوجه شدم که همسرم چند سال پیش، با زنی که ۲۳ سال از خودش کوچیکتر بوده رابطه داشته
مثلا در مورد سن ما که ۳۵ سال اختلاف داریم میگه مردم نظر میدن در حالیکه مهم نیست. به نظر شما حرف ایشون درسته؟
پاسخ: دکتر بـهزاد چاوشـی روان شناس بالینی
دوست خوبم، اجازه بدید صریح و واضح خدمتتون بگم که متاسفانه استاد دانشگاهتون در حال سوء استفاده از شماست و شما در فریب عمیقی به سر می برید، فریب!
یکی از نشانههای بارز فریب در روابط عاطفی اینه که طرف مقابل بهت بگه: «هیچ جای کار ما اشتباه نیست ولی مبادا بقیه چیزی از ارتباط ما بدونن، بنابراین باید همه چیز، بین خودمون بمونه».
با این مقدمه اجازه بدید روشهای ایشون رو براى فریب شما، ریزبینانه خدمتتون شرح بدم. برای اینکه پاسخم جنبه آموزشی بیشتری داشته باشه ترجیح میدم اینطور به موضوع نگاه کنم که شما وقتی متوجه شدید که رابطهتون از قالب رابطه استاد-شاگردی داره خارج میشه، احتمالا دچار تعارضاتی میشید و با طرح اونها، فورا استادتون استدلالی از آستینش بیرون میاورده و با توجیهاش مجددا شما رو به ادامه رابطه سوق میداده.
چه تعارضاتی؟ چند نمونهش رو خدمتتون میگم: یک) مثلا ممکنه بوده اون اوایل، موضوع تاهل ایشون، شما رو مردد میکرده ولی ایشون با این ادعا که ازدواج باز open relationship با همسرش داره، احساس گناه و شرم شما از رابطه با مرد متاهل رو در نطفه خاموش میکرده.
دو) وقتی بابت درستی رابطه عاطفی-جنسی با کسی مثل استاد دانشگاه دچار تردید میشدید، با توجیه دیگهای مثل اینکه که «یک» ترم رابطه استاد-شاگردی که چیزی نیست و تازه ما بعد کلاسهامون با هم شروع به حرف زدن کردیم، کل صورت مساله رو پاک میکردن.
سه) یا وقتی بابت دردهایی که در حین رابطه جنسی به شما تحمیل میکردن حرفی میزدید، احتمالا ایشون میگفته که من زورکی کارى نکردم، خودتم راضی بودی، ولی ابدا به این اهمیتى داده نمیشده که صرف رضایت شما که کافی نبوده، به این نکته اشاره نمیکرده که این رضایت احتمالا بخاطر حفظ وابستگی عاطفی بوده و در کنار رضایت، اشتیاق شما هم شرط خیلی مهمیه، آیا این اشتیاق به درد کشیدن در شما بوده؟ من که بعید میدونم کسی پیدا بشه که مشتاق رفتن به اورژانس بعد هر رابطه جنسی باشه. ایشون رضایت شما رو میدیده ولی به اشتیاق شما هیچ بهایی نمیداده.
چهار) اگه صحبتی از اختلاف سنی میزدید، ایشون احتمالا به این اکتفا میکردن که سن فقط یه عدده و تمام!
می بینید همه چیز از جانب ایشون چطور تبیین و توجیه میشده؟ خوب ایشون به خاطر توانمند بودن در توجیه پدیدهها به درجه استادی نائل شدن دیگه (منظورم صرفا با اساتید فاسد و بیاخلاقه). حالا میرسیم به مهمترین بخش این داستان فریب، چطور آدمی با این میزان از روشن فکر بودن، مدرن بودن و هنجارشکن بودن، یهو حرف و قضاوت بقیه تا این حد براش مهم میشه و اصرار داره که موضوع بین خودمون بمونه؟ اگه رابطه آزادی بین ایشون و همسرش در جریانه، پس لزومی داره رابطه مخفی بمونه؟ اگه رابطه عاطفی-جنسی با شاگرد غیرحرفهای نیست، چرا باید رابطه مخفی بمونه؟ اگه سن فقط یه عدده، پس چرا رابطه از دید بقیه باید مخفی بمونه؟
فراموش نکن که اغلب آدمهای سوءاستفادهگر، حقه بازهای ماهرین و روششون هم برای سوءاستفاده، ایجاد یک پیوند عاطفی قوی بین خودشون و قربانیشون هست. وقتی خیالشون از شکلگیری اون باند عاطفی راحت شد، شروع میکنن به گفتن حرفهای مثل این: “رابطهاى که بین من و تو هست یک رابطه خاصه که آدمهای دیگه درکش نمیکنن” یا “حسی که من به تو دارم رو هیچی وقت با هیچ کس دیگهای نداشتم و رابطه ما ورای روابط بقیهس و این رو باید بین خودمون نگه داریم که کسی آسیبی نتونه بهش بزنه” تا بتونن با خیال آسوده، منفعت و بهرهبرداری از فرد قربانی رو برای مدت طولانیتری تضمین کنن.
به هرحال دختر خوب، میدونم که تو نگران به مخاطره افتادن رابطهات هستی ولی بدون رابطهای که تو برای خوشحال بودن طرف مقابلت، باید راهی بیمارستان بشی، رابطه با فردی که در جایگاه متوازنی باهاش قرار نداری و اون آدم بواسطه جایگاه حقوقیش به راحتی میتونه اغوات و از جذابیت جایگاهش، در خفا، در برابر تو سواستفاده کنه هرگز نمیتونه راه به جایی ببره!
همه این شواهد نشون میده شما بخاطر بیتجربگی و احتمالا آسیبها و خلاهایی که در دوران رشدتون تجربه کردی در دام عشقی آسیبزننده و مسموم افتادی و برای اینکه بتونی واقعیتها رو ببینی نیاز به کسی مثل یه روانشناس یا مشاور داری تا چشم، هوش، عقل و تجربهش رو در اختیارت بذار تا دیگه اجازه ندی کسی با تحریف واقعیت، فریبت بده.
بی دی اس ام (BDSM) یا رابطه جنسی خشونت آمیز چیست؟
رابطه BDSM یا رابطه جنسی خشونت آمیز، نوعی از رابطه جنسی است که در آن از خشونت کلامی یا فیزیکی استفاده می شود. در این نوع از روابط، افراد نقش ارباب و برده را بازی می کنند.
به عبارتی یکی از زوجین تسلیم و دیگری کنترلگر و قلدر خواهد بود. از رفتارهای شایع در این نوع رابطه می توان به سیلی زدن، بستن دست و پاها و … اشاره کرد.
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰